کتاب مقدس, یوحنا , فصل 19. is available here: https://www.bible.promo/chapters.php?id=11016&pid=45&tid=2&bid=30
Holy Bible project logo icon
FREE OFF-line Bible for Android Get Bible on Google Play QR Code Android Bible

Holy Bible
for Android

is a powerful Bible Reader which has possibility to download different versions of Bible to your Android device.

Bible Verses
for Android

Bible verses includes the best bible quotes in more than 35 languages

Pear Bible KJV
for Android

is an amazing mobile version of King James Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible BBE
for Android

is an amazing mobile version of Bible in Basic English that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible ASV
for Android

is an amazing mobile version of American Standard Version Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

BIBLE VERSIONS / کتاب مقدس / عهد جديد / یوحنا

کتاب مقدس - Old Persian Version, 1815

لوقا یوحنا کارهای رسولان

فصل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21

1 پس پیلاطس عیسی را گرفته ، تازیانه زد.

2 و لشکریان تاجی از خار بافته بر سرش گذاردند و جامه ارغوانی بدو پوشانیدند

3 و می گفتند: «سلام ای پادشاه یهود!» و طپانچه بدو می زدند.

4 باز پیلاطس بیرون آمده، به ایشان گفت: «اینک او را نزد شما بیرون آوردم تا بدانید که در او هیچ عیبی نیافتم.»

5 آنگاه عیسی با تاجی از خار و لباس ارغوانی بیرون آمد. پیلاطس بدیشان گفت: «اینک آن انسان.»

6 و چون رؤسای کهنه و خدام او را دیدند، فریاد برآورده، گفتند: «صلیبش کن! صلیبش کن!» پیلاطس بدیشان گفت: «شما او را گرفته ، مصلوبش سازید زیرا که من در او عیبی نیافتم.»

7 یهودیان بدو جواب دادند که «ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است.»

8 پس چون پیلاطس این را شنید، خوف بر او زیاده مستولی گشت.

9 باز داخل دیوانخانه شده، به عیسی گفت: «تو از کجایی ؟» اما عیسی بدو هیچ جواب نداد.

10 پیلاطس بدو گفت: «آیا به من سخن نمی گویی؟ نمی دانی که قدرت دارم تو را صلیب کنم و قدرت دارم آزادت نمایم؟»

11 عیسی جواب داد: «هیچ قدرت بر من نمی داشتی اگر از بالا به تو داده نمی شد. و از این جهت آن کس که مرا به تو تسلیم کرد، گناه بزرگتر دارد.»

12 و از آن وقت پیلاطس خواست او را آزاد نماید، لیکن یهودیان فریاد برآورده، می گفتند که «اگر این شخص را رها کنی ، دوست قیصر نیستی. هر که خود را پادشاه سازد، برخلاف قیصر سخن گوید.»

13 پس چون پیلاطس این را شنید، عیسی را بیرون آورده، بر مسند حکومت، در موضعی که به بلاط و به عبرانی جباتا گفته می شد، نشست.

14 و وقت تهیه فصح و قریب به ساعت ششم بود. پس به یهودیان گفت: «اینک پادشاه شما.»

15 ایشان فریاد زدند: «او را بردار، بردار! صلیبش کن!» پیلاطس به ایشان گفت: «آیا پادشاه شما را مصلوب کنم؟» رؤسای کهنه جواب دادند که «غیر از قیصر پادشاهی نداریم!»

یوحنا  19:15 - Jesus Before Pilate
Jesus Before Pilate
16 آنگاه او را بدیشان تسلیم کرد تا مصلوب شود. پس عیسی را گرفته بردند

17 و صلیب خود را برداشته، بیرون رفت به موضعی که به جمجمه مسمی ' بود و به عبرانی آن را جلجتا می گفتند.

18 او را در آنجا صلیب نمودند و دو نفر دیگر را از این طرف و آن طرف و عیسی را در میان.

19 و پیلاطس تقصیرنامه ای نوشته ، بر صلیب گذارد؛ و نوشته این بود: «عیسی ناصری پادشاه یهود.»

20 و این تقصیر نامه را بسیاری از یهود خواندند، زیرا آن مکانی که عیسی را صلیب کردند، نزدیک شهر بود و آن را به زبان عبرانی و یونانی و لاتینی نوشته بودند.

21 پس رؤسای کهنه یهود به پیلاطس گفتند: «منویس پادشاه یهود، بلکه که او گفت منم پادشاه یهود.»

22 پیلاطس جواب داد: «آنچه نوشتم، نوشتم.»

23 پس لشکریان چون عیسی را صلیب کردند، جامه های او را برداشته ، چهار قسمت کردند، هر سپاهی را یک قسمت؛ و پیراهن را نیز، اما پیراهن درز نداشت، بلکه تماما از بالا بافته شده بود.

24 پس به یکدیگر گفتند: «این را پاره نکنیم، بلکه قرعه بر آن بیندازیم تا از آن که شود.» تا تمام گردد کتاب که می گوید: «در میان خود جامه های مرا تقسیم کردند و بر لباس من قرعه افکندند.» پس لشکریان چنین کردند.

25 و پای صلیب عیسی ، مادر او و خواهر مادرش، مریم زن کلوپا و مریم مجدلیه ایستاده بودند.

26 چون عیسی مادر خود را با آن شاگردی که دوست می داشت ایستاده دید، به مادر خود گفت: «ای زن، اینک پسر تو.»

27 و به آن شاگرد گفت: «اینک مادر تو.» و در همان ساعت آن شاگرد او را به خانه خود برد.

28 و بعد چون عیسی دید که همه چیز به انجام رسیده است تا کتاب تمام شود، گفت: «تشنه ام.»

29 و در آنجا ظرفی پر از سرکه گذارده بود. پس اسفنجی را از سرکه پر ساخته ، و بر زوفا گذارده، نزدیک دهان او بردند.

30 چون عیسی سرکه را گرفت، گفت: «تمام شد.» و سر خود را پایین آورده، جان بداد.

یوحنا  19:30 - The Crucifixion
The Crucifixion
31 پس یهودیان تا بدنها در روز سبت بر صلیب نماند، چونکه روز تهیه بود و آن سبت، روز بزرگ بود، از پیلاطس درخواست کردند که ساق پایهای ایشان را بشکنند و پایین بیاورند.

32 آنگاه لشکریان آمدند و ساقهای آن اول و دیگری را که با او صلیب شده بودند، شکستند.

33 اما چون نزد عیسی آمدند و دیدند که پیش از آن مرده است، ساقهای او را نشکستند.

34 لکن یکی از لشکریان به پهلوی او نیزه ای زد که در آن ساعت خون و آب بیرون آمد.

35 و آن کسی که دید شهادت داد و شهادت او راست است و او می داند که راست می گوید تا شما نیز ایمان آورید.

36 زیرا که این واقع شد تا کتاب تمام شود که می گوید: «استخوانی از او شکسته نخواهد شد.»

37 و باز کتاب دیگر می گوید: «آن کسی را که نیزه زدند خواهند نگریست.»

38 و بعد از این، یوسف که از اهل رامه و شاگرد عیسی بود، لیکن مخفی به سبب ترس یهود، از پیلاطس خواهش کرد که جسد عیسی را بردارد. پیلاطس اذن داد. پس آمده، بدن عیسی را برداشت.

39 و نیقودیموس نیز که اول در شب نزد عیسی آمده بود، مر مخلوط با عود قریب به صد رطل با خود آورد.

40 آنگاه بدن عیسی را برداشته ، در کفن با حنوط به رسم تکفین یهود پیچیدند.

یوحنا  19:40 - Jesus Buried
Jesus Buried
41 و در موضعی که مصلوب شد باغی بود و در باغ، قبر تازه ای که هرگز هیچکس در آن دفن نشده بود.

42 پس به سبب تهیه یهود، عیسی را در آنجا گذاردند، چونکه آن قبر نزدیک بود.

<< ← Prev Top Next → >>