کتاب مقدس, داوران , فصل 5. is available here: https://www.bible.promo/chapters.php?id=10216&pid=9&tid=1&bid=30
Holy Bible project logo icon
FREE OFF-line Bible for Android Get Bible on Google Play QR Code Android Bible

Holy Bible
for Android

is a powerful Bible Reader which has possibility to download different versions of Bible to your Android device.

Bible Verses
for Android

Bible verses includes the best bible quotes in more than 35 languages

Pear Bible KJV
for Android

is an amazing mobile version of King James Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible BBE
for Android

is an amazing mobile version of Bible in Basic English that will help you to read this excellent book in any place you want.

Pear Bible ASV
for Android

is an amazing mobile version of American Standard Version Bible that will help you to read this excellent book in any place you want.

BIBLE VERSIONS / کتاب مقدس / عهد قديم / داوران

کتاب مقدس - Old Persian Version, 1815

یوشع داوران روت

فصل 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21

1 و در آن روز دبوره و باراق بن ابینوعم سرود خوانده، گفتند:

2 «چونکه پیشروان در اسرائیل پیشروی کردند، چونکه قوم نفوس خود را به ارادت تسلیم نمودند، خداوند را متبارک بخوانید.

3 ای پادشاهان بشنوید! ای زورآوران گوش دهید! من خود برای خداوند خواهم سرایید. برای یهوه خدای اسرائیل سرود خواهم خواند.

4 ای خداوند وقتی که از سعیر بیرون آمدی، وقتی که از صحرای ادوم خرامیدی، زمین متزلزل شد و آسمان نیز قطره ها ریخت، و ابرها هم آبها بارانید.

5 کوهها از حضور خداوند لرزان شد و این سینا از حضور یهوه، خدای اسرائیل.

6 در ایام شمجر بنعنات، در ایام یاعیل شاهراهها ترک شده بود، و مسافران از راههای غیرمتعارف می رفتند.

7 حاکمان در اسرائیل نایاب و نابود شدند، تا من، دبوره، برخاستم، در اسرائیل، مادر برخاستم.

8 خدایان جدید را اختیار کردند. پس جنگ در دروازه ها رسید. در میان چهلهزار نفر در اسرائیل، سپری و نیزه ای پیدا نشد.

9 قلب من به حاکمان اسرائیل مایل است، که خود را در میان قوم به ارادت تسلیم نمودند. خداوند را متبارک بخوانید.

10 ای شما که بر الاغهای سفید سوارید و بر مسندها می نشینید، و بر طریق سالک هستید، این را بیان کنید.

11 دور از آواز تیراندازان، نزد حوضهای آب در آنجا اعمال عادله خداوند را بیان می کنند، یعنی احکام عادله او را در حکومت اسرائیل. آنگاه قوم خداوند به دروازه ها فرود می آیند.

12 بیدار شو، بیدار شو ای دبوره. بیدار شو بیدار شو و سرود بخوان. برخیز ای باراق و ای پسر ابینوعم، اسیران خود را به اسیری ببر.

13 آنگاه جماعت قلیل بر بزرگان قوم تسلط یافتند و خداوند مرا بر جباران مسلط ساخت.

14 از افرایم آمدند، آنانی که مقر ایشان در عمالیق است. در عقب تو بنیامین با قومهای تو، و از ماکیر داوران آمدند. و از زبولون آنانی که عصای صف آرا را به دست می گیرند.

15 و سروران یساکار همراه دبوره بودند؛ چنانکه باراق بود همچنان یساکار نیز بود. در عقب او به وادی هجوم آوردند. فکرهای دل نزد شعوب رؤبین عظیم بود.

16 چرا در میان آغلها نشستی؟ آیا تا نی گله ها را بشنوی؟ مباحثات دل، نزد شعوب رؤبین عظیم بود.

17 جلعاد به آن طرف اردن ساکن ماند. و دان چرا نزد کشتیها درنگ نمود؟ اشیر به کناره دریا نشست، و نزد خلیجهای خود ساکن ماند.

18 و زبولون قومی بودند که جان خود را به خطر موت تسلیم نمودند، و نفتالی نیز در بلندیهای میدان.

19 پادشاهان آمده، جنگ کردند. آنگاه پادشاهان کنعان مقاتله نمودند. در تعنک نزد آبهای مجدو. و هیچ منفعت نقره نبردند.

20 از آسمان جنگ کردند. ستارگان از منازل خود با سیسرا جنگ کردند.

21 نهر قیشون ایشان را در ربود. آن نهر قدیم یعنی نهر قیشون. ای جان من قوت را پایمال نمودی.

22 آنگاه اسبان، زمین را پازدن گرفتند، به سبب تاختن یعنی تاختن زورآوران ایشان.

23 فرشته خداوند می گوید میروز را لعنت کنید، ساکنانش را به سختی لعنت کنید، زیرا که به امداد خداوند نیامدند تا خداوند را در میان جباران اعانت نمایند.

24 یاعیل، زن حابرقینی ، از سایر زنان مبارک باد! از زنان چادرنشین مبارک باد!

25 او آب خواست و شیر به وی داد، و سرشیر را در ظرف ملوکانه پیش آورد.

26 دست خود را به میخ دراز کرد، و دست راست خود را به چکش عمله. و به چکش سیسرا را زده، سرش را سفت، و شقیقه او را شکافت و فرو دوخت.

27 نزد پایهایش خم شده، افتاد و دراز شد.نزد پایهایش خم شده، افتاد. جایی که خم شد در آنجا کشته افتاد.

28 از دریچه نگریست و نعره زد، مادر سیسرا از شبکه (نعره زد): چرا ارابه اش در آمدن تاخیر می کند؟ و چرا چرخهای ارابه هایش توقف می نماید؟

29 خاتونهای دانشمندش در جواب وی گفتند. لیکن او سخنان خود را به خود تکرار کرد.

30 آیا غنیمت را نیافته ، و تقسیم نمی کنند؟ یک دختر، دو دختر برای هر مرد. و برای سیسرا غنیمت رختهای رنگارنگ، غنیمت رختهای رنگارنگ قلابدوزی، رخت رنگارنگ قلابدوزی دورو. بر گردنهای اسیران.

31 همچنین ای خداوند جمیع دشمنانت هلاک شوند. و اما محبان او مثل آفتاب باشند، وقتی که در قوتش طلوع می کند.» و زمین چهل سال آرامی یافت.

<< ← Prev Top Next → >>